هشت رفتار که احساسات فرزندتان را به طور قطع نابود میکند
هشت رفتار که احساسات فرزندتان را به طور قطع نابود میکند
۱. به فرزندتان میگویید هیچ احساساتی از خود بروز ندهد.
اگر فرزندتان عصبانیت، ناراحتی یا ترس از خود نشان دهد، مسخرهاش میکنید و به او میگویید که نباید هیچیک از احساسات خود را نشان دهد. یک راه دیگر هم این است که احساساتی شدیداً بیشتر از آنها نشان دهید، طوریکه بچه مجبور شود احساسات خود را فراموش کرده و برای آرام کردن شما وضعیت رواني خود را تغییر دهد.
۲. قوانینی متناقض میگذارید. طوری برخورد میکنید که فرزندتان باید حدس بزند که چه توقعی از او دارید. قوانینی که برای او میگذارید را هم مدام تغییر ميدهيد. او را كتك ميزنيد بعد در اغوش ميكشيد.
۳. از فرزندتان میخواهید مشکلتان را حل کند.
با او درد دل ميكنيد.همه نگرانیها، دغدغهها و مشکلات ارتباطیتان را به طور روزانه با فرزندتان مطرح میکنید. طوری جلو فرزندتان رفتار میکنید که حتی از پس مراقبت از خودتان و مشکلاتتان هم برنمیآیید.
۴. همسرتان را تحقیر میکنید.
رفتارتان با همسرتان در مقابل بچهها با دعوا و جنگ و جدال همراه است. همدیگر را به طلاق تهدید میکنید طوریکه فرزندتان با اضطرابی مزمن زندگی میکند.
۵. او را برای مستقل شدن تنبیه میکنید.
وقتی افکار، احساسات یا خواستههایی از خود را مطرح میکند که متفاوت با شماست، دچار عصبانیت و ناراحتی میشوید.
اگر نشانههایی از علاقه به کشف چیزهای نو، ملاقات با افراد جدید یا ابراز هر فکر یا احساسی که متفاوت با شماست نشان دهد، با این جمله به او پاسخ میدهید، «چطور میتونی اینکارو با من بکنی؟» ۶. ارزش خودتان را بر عملکرد فرزندتان وابسته میکنید.
احساس کنید پدر/مادر بدی بودهاید. فشار شدیدی به آنها وارد میکنید تا در همه کار بهترین باشند.
۷. وارد روابط فرزندتان میشوید.
تمام رفتارهای فرزندتان در روابط خود را هدف قرار میدهید. شدیداً درگیر دوستیهای او و روابط عاشقانهاش میشوید.
۸. از فرزندتان انتظار دارید آرزوهای برآوردهنشده شما را براورده كند.
فرزندتان را مجبور به انجام کارهایی میکنید که آرزو داشتید وقتی کودک یا نوجوان بودید انجام میدادید. اگر همیشه آرزو داشتید یک رقصنده حرفهای شوید، از دو سالگی فرزندتان را در کلاس رقص ثبتنام میکنید. اگر یک روز بخواهد آن را کنار بگذارد، به طرز عصبی به گریه میافتید و حداقل یک هفته با او قهر میکنید.
اگر احساس میکنید مطالبی که در این مقاله ذکر شد، به وضعیت خانواده شما نزدیک است، حتماً باید به دنبال رواندرمانی برای به دست آوردن بینش احساسی، بالا بردن مهارتها صحبت کنید