اینگونه فرزندتان را تحت تاثیر قرار دهید
اینگونه فرزندتان را تحت تاثیر قرار دهید
شاید برای شما هم اتفاق افتاده که هر وقت خواستید با کودکتان حرفی بزنید او نگاهش را به طرف دیگر چرخانده یا غر زده یا زبان بدنش طوری بوده که به شما فهمانده مشتاق شنیدن سخنان شما نیست.
قطعا همهی ما میخواهیم تجربههای زندگی خود را به فرزندانمان منتقل کنیم یا گاهی آنها را نصیحت کنیم اما وقتی احساس میکنیم برای حرفهای ما ارزشی قائل نیستند سعی میکنیم حرفهایمان را بارها تکرار کنیم یا داستانمان را شاخه و برگ بیشتری بدهیم و بیشتر صحبت کنیم.
فکر نکنید هرچه بیشتر تکرار کنید کودک بیشتر همکاری و توجه میکند. درواقع هرچه بیشتر صحبت میکنید کمتر شنیده میشوید ولی نکته اینجاست که چگونه میتوانیم ارتباط درست برقرار کنیم؟
کودک زمانی به حرفهای ما گوش میدهد که ارتباط خوبی با ما داشته باشد و برای برقراری یک ارتباط خوب با کودک لازم است زمان کافی را اختصاص دهیم و به حرفهای او بیشتر توجه کنیم.
علاوه بر اینکه برای حرف شنوی نیاز به بالا بردن کیفیت رابطه دارید نکاتی هم وجود دارد که در هنگام صحبت کردن با فرزندتان باید آنها را رعایت کنید. برای مثال: سعی کنید ارتباط چشمی با کودکتان برقرار کنید زیرا وقتی شما در آشپزخانه حین انجام کارها پشت به او صحبت میکنید، نباید خیلی توقع حرفشنوی از طرف کودک را داشته باشید. همچنین باید با او آرام و قاطع صحبت کنید. وقتی با هیجان و عصبانیت و پرخاشگری صحبت میکنید، خیلی گفت و گوی موثری نخواهید داشت.
نکته بعدی این است که از عبارتهای کوتاه و دقیق و واضح استفاده کنید و سخنرانی نکنید. معمولا وقتی چندپیام پشت سر هم به کودکتان میدهید او نمیتواند تمام پیامها را به ذهنش بسپارد. بنابراین به حرف شما عمل نمیکند. کودکان کمسن و سال یا کودکانی که فقدان توجه و تمرکز دارند، پیام اول را به ذهنشان میسپارند و بقیه را فراموش میکنند.
نکتهی بعدی این است که ساده و روشن صحبت کنید و از جملات مبهم اجتناب کنید و دقیقا کاری را که از او انتظار دارید توضیح دهید.
نکتهی مهم دیگر این است که از عبارتهایی مثل، همیشه، هرگز و هیچوقت استفاده نکنید. این کلمات چون بار سرزنشآمیز دارد حرف شنوی کودک را پایین میآورند.
نکتهی دیگر اینکه از کلمهی «چرا» استفاده نکنید. «چرا» معمولا تاثیرگزار نیست. کودکان کم سن و سال معمولا نمیدانند چرا کاری را انجام میدهند و هنوز قدرت فکر و تکلم ندارند تا بتوانند در مورد علت کارشان به ما توضیح دهند.
سعی کنید بیشتر درمورد احساستان به او بگویید به جای اینکه مستقیما از کودک در مورد اعمال و رفتارش انتقاد کنید. مثلا به جای اینکه بگویید چرا گلدان را شکستی؟ بگویید از اینکه این گلدان را شکستی من واقعا ناراحت هستم
نکتهی آخر این که از جملات پرسشی استفده نکنید. درواقع وقتی تقاضای خودتان را به صورت پرسشی بیان میکنید این فرصت را به فرزندانتان میدهید که به شما نه بگویند